جدول جو
جدول جو

معنی کوه کولان - جستجوی لغت در جدول جو

کوه کولان
نام کوهی است. (برهان) (از ناظم الاطباء). کوهی که رود خانه خرم آباد ملایر از آن سرچشمه می گیرد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوه کان
تصویر کوه کان
کوهکن، آنکه شغلش کندن کوه است، آنکه کوه می کند
فرهنگ فارسی عمید
گاو و یا شتری که کوهان وی مانند کوه باشد، (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین)، بزرگ کوهان، (فرهنگ فارسی معین) :
فرستاده برجدری آمد برون
یکی بادپی کوه کوهان هیون،
اسدی،
جمازۀ راهرو، کوه کوهان ... (سمک عیار از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان لاهیجان است که در بخش حومه شهرستان مهاباد واقع است و 119 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
نام کوهی است در میان راه کازرون و شیراز. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لَ)
از کوههای دوهزار مازندران. (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 153)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
دارای قوت و قدرت کوه. پرزور. (از فرهنگ فارسی معین) : مرکبان کوه توان بر مثال کشتیهای گران در آن دریا سیاحت می کردند. (جوامعالحکایات از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(کَرْ را)
کوهی است به ناحیۀ پنجهیر از نواحی بلخ که در آن معدن لاجورد است. (از کتاب الجماهیر ص 195)
لغت نامه دهخدا
(تَ پَ)
یعنی کوهکن و کان به معنی کنده نیز آمده و به فتح کاف مرادف کن، لیکن از ضرورت شعر است، (آنندراج)، کوهکن، کهکان، (فرهنگ فارسی معین) :
ز آرزوی کف راد تو ز کان گهر
گهر برآمد بی کوه کان و بی میتین،
فرخی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
گاو یا شتری که کوهان وی ماننده کوه باشد بزرگ کوهان: جمازه ای راهرو کوه کوهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوه توان
تصویر کوه توان
دارای قوت و قدرت کوه، پرزور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوه کان
تصویر کوه کان
کوهکن کهکان
فرهنگ لغت هوشیار
کوهی در هفت کیلومتری باختری روستای خلین کتول با ارتفاع،، متر
فرهنگ گویش مازندرانی
کوهی در نوزده کیلومتری جنوب منطقه ی گرگان به ارتفاع ۲۴۵۰متر
فرهنگ گویش مازندرانی